به لورا، دستیار گالری و عکاس هنرهای زیبا، سرانجام به او قول داده میشود که در ویترین تازهواردها حضور پیدا کند - اما به شرطی که بتواند هنرمندی منزوی، شین، را وادار کند تا جدیدترین خود را به نمایش بگذارد... ... ادامه و دانلود
« بوریس لرمونتوف » ( والبروك ) مدیر موفق برنامه هاى نمایشى با « جولیان كراستر » ( گورینگ ) آهنگساز با استعداد در باله ى جدیدى به نام « كفشهاى قرمز » هم كارى مى كند . در این نمایش بالرین جوان اما ... ادامه و دانلود
متین و هانده پس از مدت ها آشنایی با یکدیگر ازدواج کردند اما پس از مدتی طلاق گرفتند. یک روز مادر آن دو آنها را غافلگیر می کند و به خانه آنها می آید از آنجایی که مادر هانده، لمان، بیماری قلبی دارد، هانده ... ادامه و دانلود
کمال که همسرش را در سنین پایین از دست داده است با دو دخترش جرن و برن زندگی می کند. کمال تصمیم می گیرد زنی را وارد زندگی خود کند و فکر می کند که دخترانش در آینده ازدواج می کنند و می روند. ... ادامه و دانلود
"اسکات فیتزجرالد" در اواخر عمر خود برای بدست آوردن پول به منظور بستری کردن همسر خود در یک آسایشگاه روانی برای استدیوهای مختلف هالیوودی نویسندگی می کند. او از طرفی با اعتیاد الکل مبارزه می کند. در این بین یک روزنامه نگار وارد زندگی ... ادامه و دانلود
در سال 1944، "کای" و "جین" که در قطار نیمه شب میامی به نیویورک با هم سفر می کنند، با "هری" آشنا می شوند. "کای" معشوقه یک تاجر ثروتمند است که آنها در راه دیدن او هستند و... ... ادامه و دانلود
جو» (تونی کورتیز) و «جری» (جک لمون) دو نوازنده هستند که به تازگی شغل شان را از دست داده اند و وضع مالی شان بسیار خراب است. انها شاهد یک قتل توسط مافیا بوده اند و اکنون مورد تعقیب آنهایند. جو و جری در ... ادامه و دانلود
یک بازیگر زن فرانسوی که در حال ایفای نقش در یک فیلم ضد جنگ در هیروشیما می باشد، با یک آرشیتکت متاهل ژاپنی رابطه برقرار می کند. دیدگاه آن ها نسبت به جنگ با یکدیگر متفاوت است. ... ادامه و دانلود
لارا مردیت" (ترنر) هنگامی که در یک مکان عمومی شلوغ دختر کوچولویش را گم میکند با "آنی جانسن" (مور ) رنگینپوست آشنا میشود. "آنی" مستخدمه "لارا" میشود و دختر کوچکش، "سارا جین" را نیز همراه میبرد. آنان سالها با هم زندگی میکنند و در ... ادامه و دانلود
در دروان جنگ جهانی دوم،"آلیوشا" سربازی نوزده ساله به دلیل کارهای شجاعانه خود در خط مقدم مدال شجاعت دریافت میکند.پس از دریافت این مدال او تقاضای چند روز مرخصی برای دیدن مادر خود و تعمیر سقف خانه شان می کند.در قطار او را "شورا" ... ادامه و دانلود